بررسی نقش زنان در قیام کربلا «بانوان» راویان و علمداران بیداری در نهضت عاشورا
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان-عاشورا با تمام عظمتها و درسهایش میتوانست در همان کربلا جا بماند و برای همیشه در لایههای تاریخ مدفون شود! کشتار فجیع فرزندان پیامبر (ص) و بهترین انسانهای تاریخ بشر به دست شقیترین افراد روی زمین نهایتاً میتوانست تا چند منزل آن سوتر سینهبهسینه نقل قول شود و بعد از گذشت چند سال یا چند دهه رفتهرفته از یادها برود و گردوغبار فراموشی روی آن بنشیند! نبرد میان نور و عدالت با تاریکی و ظلمت و یک دنیا عصمت با جهانی از شقاوت میتوانست در همان محدوده جغرافیایی دشت نینوا باقی بماند و تنها خبری کوتاه از آن به اطراف برسد و آیندگان یا از چنین واقعهای هیچ ندانند یا به خبری کوتاه و نقل قولی سراسر ایراد و پرابهام بسنده کنند، اما زنان عاشورایی و در رأس آنها دختر شیر خدا، عقلیهالعرب، زینب کبری (س) بیرق قیام امام حسین (ع) را در دست گرفتند و شهر به شهر، دیار به دیار و حتی در مجلس ظلمانی یزید فریاد حقطلبی و ظلمستیزی امام حسین (ع) و یارانش را به گوش مردم رساندند و فضا را به گونهای مدیریت کردند که حتی از فضای ایجادشده در دستگاه تبلیغاتی یزید و یزیدیان در راستای رساندن پیام عدالتطلبی امام حسین (ع) بهره گرفتند و تا دنیا دنیاست این پیام را به گوش همه آزادیخواهان بشر مسلمان و غیرمسلمان رساندند چراکه مکتب حسین مکتب آزادی و آزادگی است و بیرق حسینی در دستان توانمند زینب (ع) توانست همه انسانها را فارغ از زمان، مکان، رنگ، مذهب و نژاد در زیر این بیرق جا دهد.
امام حسین (ع) وقتی که بیعت با یزید را نپذیرفت و به دعوت کوفیان پا در مسیر قیام علیه حکومت ناحق وی گذاشت، میدانست قرار است چه سرنوشتی در انتظارش باشد. این مسیر مسیری سرخ بود و از همان ابتدا هم میشد حدس زد این ماجرا به جنگ و خونریزی منتهی میشود، حتی اگر کوفیان هم بر سر پیمان میماندند. در چنین شرایطی یکی از مهمترین سؤالاتی که در مواجهه با قیام عاشورا و واقعه کربلا وجود دارد، چرایی همراهی زنان و کودکان در کاروان عاشوراییان است؛ سؤالی که پاسخ آن میتواند بخشهای دیگری از حماسه عاشورا و درسهای آن را برای ما روشن کند.
آغاز رسالت با آغاز اسارت
به تأیید همه بزرگان شیعه و سنی یکی از بزرگترین دلایل ماندگاری و جاودانگی نهضت عاشورا حضور مؤثر و قوی زنان در روز عاشورا و وقایع قبل و بعد از آن بوده است که تکمیلکننده قیام مردان عاشورا بودهاند. اصلاً یکی از اصلیترین دلایلی که کاروان حسین را زنان و فرزندانش همراهی میکردند، همین نقشآفرینی مهمی است که بانوان عاشورایی برای رساندن پیام عاشورا به عصرها و نسلهای بعدی بر عهده داشتهاند. در واقع در کنار رسالتی که برای زنان در همراهی با امام حسین (ع) در طول سفر و روز عاشورا وجود داشت، رسالت و نقشآفرینی اصلی زنان عاشورایی درست از لحظه شهادت امام حسین (ع) و بعد از واقعه عاشورا آغاز میشود؛ رسالتی که در ابتدای آن اسیری و در انتهایش روشنگری به بلندای تاریخ است.
تلنگری به همه عصرها و نسلها
شاید یکی از نخستین دلایل پا گذاشتن امام حسین (ع) به این مسیر با زنان و کودکان این بود که اثبات کند هدفش از قیام علیه حکومت ستمکار یزید به جز امربهمعروف و نهیازمنکر و احیای دین جدش چیز دیگری نیست چراکه اگر امام با هدف به دست آوردن قدرت و حاکمیت پا در این مسیر گذاشته بود، لزومی نداشت که همسر و فرزندانش را هم با خود همراه کند، از سوی دیگر امام حسین (ع) به دنبال آن بود که وجدانهای خفته قوم را بیدار کند و حضور زنان و کودکان در این واقعه و شهادت طفلی شش ماهه و اسارت کودکان خردسال تلنگری جدی برای این بیدارسازی بود که توانست گروهی را به خودشان بیاورد، اما گروهی دیگر که خود را به خواب زده بودند، همچنان در خواب ماندند.
«کربلا» تاریخی مذکر- مونث
تحقیقات تاریخی و ملاحظات روانی ثابت کرده است زن در ساختن شخصیت مرد بیشتر مؤثر است تا مرد در ساختن شخصیت زن، به این جهت است که تأثیر غیرمستقیم زن در ساختن تاریخ، لامنکر و غیرقابل انکار است؛ اینکه زن مرد را ساخته است و مرد تاریخ را.
با مراجعهای به قرآن کریم، میبینیم تاریخ مذهب و دین آنطور که قرآن کریم تشریح کرده یک تاریخ مذکر - مؤنث است، یعنی مذکر و مؤنث هر دو نقش دارند، اما نه به صورت اختلاط بلکه به این صورت که مرد در مقام و مدار خودش و زن در مقام و مدار خودش.
استاد شهید مرتضی مطهری میگوید: «تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه مذکر- مونث است؛ حادثهای که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش.»
بر این اساس در واقعه کربلا هم اباعبدالله (ع) اهل بیت خودش را برای اینکه در این تاریخ عظیم رسالتی را انجام دهند و نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند، با قافلهسالاری زینب حرکت میدهد. بدون آنکه از مدار خودشان خارج شوند.
تجلی زینب کبری (س)
از عصر عاشورا زینب (س) تجلی میکند و ادامه نهضت کربلا به این بانوی والامقام واگذار شده و رئیس قافله اوست. مجلس عزای حسین (ع) را برای اولین بار زینب (س) برگزار کرد، ولی در عین حال از وظایف خودش غافل نشد.
شهید مطهری درباره نقش زنان در واقعه کربلا در کتاب حماسه حسینی با تأکید بر نقشآفرینی قاطع و حیاتی حضرت زینب (س) فضای آن دوران را اینگونه تصویر میکند: «وقتی اسرا را وارد کوفه میکردند، دستور دادند سرهای مقدس را به استقبال آنها ببرند که با یکدیگر بیایند. دم دروازه کوفه (دختر علی (س)، دختر فاطمه (س) اینجا تجلی میکند) این زن باشخصیت که در عین حال زن باقی ماند و گرانبها، خطابهای میخواند. راویان چنین نقل کردهاند که در یک موقع خاصی زینب (س) موقعیت را تشخیص داد: «و قد او مات» دختر علی (ع) یک اشاره کرد. عبارت تاریخ این است: «و قد او مات الی الناس ان اسکتوا فارتدت الانفاس و سکنت الاجراس»، یعنی در آن هیاهو و غلغله که اگر دهل میزدند صدایش به جایی نمیرسید، گویی نفسها در سینهها حبس و صدای زنگها و هیاهوها خاموش گشت، مرکبها هم ایستادند (آمدهها که میایستادند، قهراً مرکبها هم میایستادند)، خطبهای خواند. راوی گفت: «و لم ار و الله خفرة قط انطق منها».
حضرت زینب (س) آن خطابه را در نهایت عظمت القا کرد، در عین حال دشمن میگوید: «و لم ار و الله خفره قط انطق منها»، یعنی آن حیای زنانگی از او پیدا بود. شجاعت علی (ع) باحیای زنانگی در هم آمیخته بود.
در کوفه که ۲۰ سال پیش علی (ع) خلیفه بود و در حدود پنج سال خلافت خود خطابههای زیادی خوانده بود، هنوز در میان مردم خطبه خواندن علی (ع) ضربالمثل بود. به روایت راوی، گویی سخن علی (ع) از دهان زینب (س) میریزد، گویی که علی (ع) زنده شده و سخن او از دهان زینب (س) میریزد، میگوید: وقتی حرفهای زینب تمام شد، مردم را دیدم که همه، انگشتانشان را به دهان گرفته و میگزیدند.
این است نقش زن به شکلی که اسلام میخواهد، شخصیت در عین حیا، عفاف، عفت، پاکی و حریم. تاریخ کربلا به این دلیل مذکر- مؤنث است که در ساختن آن، هم جنس مذکر عامل مؤثری است ولی در مدار خودش، و هم جنس مؤنث در مدار خودش. این تاریخ به دست این دو جنس ساخته شد.